اسلامی سازی دانش ( که هم به معنای اسلامی سازی علم و هم مترادف با اسلامی سازی تکنولوژی به کار می رود) ، آرام آرام به یک دغدغه جدی در میان اندیشمندان جهان اسلام تبدیل می شود .
نویسنده این مقاله ، راهکار اسلامی سازی دانش را در اسلامی سازی نظام آموزشی می بیند و با تاسف خاطرنشان می کند که بیشترین مشکلات جوامع اسلامی از نظام آموزشی غربی دراین کشورها سرچشمه می گیرد .
وزیر صنایع و معادن چندی پیش با ابراز نگرانی تصریح کرده بود که « کالاهای صنعتی ما بار فرهنگی ندارند » . اما متاسفانه هیچ یک از فرهیختگان کشور این صدا را نشنیدند و در پاسخ به آن تحلیلی ارائه نکردند . اگر کالای صنعتی ما بار فرهنگی ندارد ، حداقل یک دلیل روشن برای آن وجود دارد : تکنولوژی ما ، که شریان های صنعت را تغذیه می کند ، غیربومی و به ویژه غیراسلامی است .
به هر حال اسلامی سازی تکنولوژی که رهاورد آن اسلامی سازی صنعت است ، از اسلامی سازی نظام آموزشی می گذرد . حداقل ، دکتر کامون پوری چنین اعتقاد دارد .
با وجود بینش های مختلف مردم جهان نسبت به ما مسلمانان ، یک واقعیت غیرقابل انکار وجود دارد و آن اینکه ما به خاطر غنای منابع مادی خود از موقعیت ویژه ای برخوداریم . مسلمانان یک پنجم جمعیت دنیا را تشکیل می دهند که از مجموع جمعیت ایالات متحده آمریکا ، اروپای غربی و ژاپن بیشتر است.
اکنون مسلمان حکمران سه قاره اند و بیش از نیمی از مناطق مسکونی جهان را به خود اختصاص داده اند . آن ها استراتژیک ترین راههای زمینی و آبی و مسیرهای هوایی بین قاره ای را در اختیار دارند . بیش از 50 کرسی سازمان ملل متحد از آن مسلمانان است که تقریباً برابر با یک سوم حدنصاب تعداد اعضا برای تشکیل جلسات است . همچنین ، یک پنجم تولید ناخالص ملی جهان به مسلمان اختصاص دارد که این رقم ، سه برابر تولید ناخالص ملی چین است . نکته قابل توجه دیگر اینکه هزینه های دفاعی اتحادیه عرب (و نه جهان اسلام) به 50 میلیارد دلار در سال می رسد که این رقم ، دو برابر بودجه دفاعی چین ـ پرجمعیت ترین کشور جهان ـ است .
همه این ها را می توان در سخنان نیکسون خلاصه کرد : « شریان های حیاتی صنایع عظیم جهانی در دست مسلمانان است » . آری ، این یک حقیقت است . عمده ذخایر نفتی جهان ـ که در واقع قلب جهان صنعتی به شمار می آید ـ در سرزمین های مسلمانان مدفون شده است . آمارها نشان می دهد که از مجموع ذخایر نفتی جهان (900 میلیارد بشکه) ، 64 درصد (576 میلیارد بشکه) به خاورمیانه تعلق دارد ، و آمریکا و کانادا ، روی هم رفته ، تنها 4 درصد را در اختیار دارند . سهم آسیا نیز به استثنای خاورمیانه و قسمت های آسیایی روسیه ، چیزی در همین حدود است . از 13 کرسی اوپک که کسب و کار جهانی نفت را کنترل می کند ، 10 کرسی به کشورهای اسلامی تعلق دارد .
بنابراین ، مسلمانان کانون قدرتی را در اختیار دارند که چرخ های صنعت جهانی را به گردش در می آورد . این حقیقت در اکتبر سال 1973، زمانی که امتناع اعراب از فروش نفت ، قیمت آن را در بازارهای جهان به شدت افزایش داد ، بر همگان ثابت شد . در اثر این رویداد تقریباً تمام بخش های خدماتی ، و به ویژه صنایع ساخت و تولیدی ، به خاطر کمبود منابع فلج شدند . به آمریکا نیز ضربه مهلکی وارد آمد . ژاپن و آلمان غربی هم جان سالم به در نبردند . در ژاپن کار به آنجا رسید که کالاهایی همچون صابون و دستمال کاغذی نایاب شد! و دولت به پمپ بنزین ها دستور داد که کارشان را در روز های تعطیل متوقف کنند . فعالیت های اجتماعی ، پارک ها و رستوران ها هم به شدت محدود شدند .
اما بلند مدت ترین اثر این بحران ، تغییر الگوهای تولید خودرو بود و چنان فشاری به بازار خودروسازان آمریکا ـ بزرگترین بازار خودرویی جهانی ـ وارد آمد که دولت آمریکا مجبور شد به جای ساخت ماشین های پرمصرف، به واردات خودروهای کم مصرف و کوچک ژاپنی بپردازد .
گذشته از منابع نفتی ، نمی توان وابستگی شدید دنیای صنعتی به منابع معدنی دنیای اسلام را نیز از یاد برد . ما در کنار ذخایر نفتی ، ذخایر انبوهی از مواد معدنی داریم که بدون آن ها دنیای صنعتی نمی تواند به حیات خود ادامه دهد . در حقیقت توسعه باورنکردنی دنیای غرب ، وابسته به منابع معدنی ماست و به بیان دیگر شکوفایی دنیای صنعتی ، در گرو منابع مسلمان است . جالب است بدانیم که دنیای غرب در هر دو جبهه سرگرم غارت اموال مسلمانان است . از طرفی مواد خام را به ثمن بخس از ما می خرند ، و از سوی دیگر محصولات صنعتی خود را به قیمت های گزاف به ما می فروشند . شاید بتوان گفت که ما ثروتمند ترین ساده لوحان جهان هستیم . این حقیقت به روشنی مشهود است .
چرا که به رغم مواهب بزرگی که خداوند متعال به ما عطا کرده است ، در همه زمینه های دانش تخصصی عقب مانده ایم . ما هیچ مهندس ، دانشمند یا متخصصی نداریم که بتواند ثروت های طبیعی مان را به کار گیرد .
بی سوادی ، کم و بیش یکی از ویژگی های بارز کشورهای اسلامی است . از میان دانشمندان دنیا نمی توانیم حتی به دو دانشمند مسلمان که شهرت بین المللی داشته باشند ، اشاره کنیم . میلیون ها کشف و اختراع بزرگ و کوچک که دنیا را متحول کرده اند ، به نام یهودیان ، مسیحیان و پیروان مکاتب و فرقه های دیگر ثبت شده است . به سختی می توان در سطح بین المللی ، پژوهشگر مسلمانی را یافت که به خاطر دستاوردهای علمی و نقشی که در پیشرفت دانش و فنآوری داشته است ، زبانزد باشد . البته در اینجا لازم است به پروفسور عبدالسلام ـ تنها مسلمانی که جایزه نوبل را دریافت کرده ـ اشاره کنم . او رئیس آکادمی علوم کشورهای جهان سوم و مدیر مرکز بین المللی فیزیک نظری ایتالیا بود .
براستی علت اصلی این عقب ماندگی چیست ؟ پاسخ روشن است ؛ ما در جوامع اسلامی خود ، حتی یک موسسه آموزشی نداریم که در چارچوب باورهای اسلامی فعالیت کند . حتی یک کشور مسلمان وجود ندارد که تعهدی نسبت به کسب و افزایش دانش علمی داشته باشد . هیچ یک از ما درک نکرده ایم که آموزش عالی می تواند از بار مشکلات بی شمارمان بکاهد .
برای آنکه به صحت و سقم این قضیه پی ببرید ، کافی است نگاهی به جامعه خود بیاندازید . ما چندین دهه است که در جا می زنیم . اما دشمنان اسلام مدت ها پیش مزایای این مکتب آسمانی را درک کرده اند و حال شایع کرده اند که اسلام ، سبب رکود و عقب ماندگی است ! در موسسات آموزشی آن ها به جوانان ما القاء می شود که اسلام به درد نخبگان نمی خورد! این یک دروغ فاحش است . شاهد من بر این مدعا ، گذشته درخشان امت اسلامی است .
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 29
مطالب مرتبط