ویژگی های انسان کامل
اشرف مخلوقات بودن است زیرا که انسان صاحب اندیشه می باشد و اندیشیدن او ماحصل بار امانت الهی است که در روز الست تنها او بود که تقبل نمود و آن همان قوه تعقل است.
لذا از آنجا دومین ویژگی انسان یعنی امانت داری الهی بودنش شروع شد و نیز از آنجایی که صاحب اندیشه می باشد با مشاهده نظم موجود در خود به یک نوع شناخت انفس (درونی) دست می یابد (خودآگاهی) که مصداق کلام حضرت امیر: ‹‹من عرف نفسه فقد عرف ربه›› و نیز با مشاهده جهان طبیعت و پدیده های طبیعی به ویژگیهای جهان طبیعت پی می برد من جمله نظم موجود در هستی لذا به یک نوع شناخت آفاقی دست می یابد (خودآگاهی) لذا شناخت و آگاهی او منجر می گردد که قلبش ملتهب از عشق به خدا شعود که در نتیجه آن شناخت و آگاهی اش به بینش و باور قلبی تبدیل می شود. و این باور قلبی نسبت به خدا همان ایمان اوست و ایمان به خدا سبب می گردد فرد آدمی اهل راز و نیز یعنی عبادت گردد.
حال که به عبادت خالق مشغول گشت از ثمره آن عمل که میوه درخت ایمان است یعنی عمل صالح برخوردار می گردد و این جاست که مورد تکریم و کرامت خداوند قرار می گیرد یعنی کسب سومین درجه یعنی امید.
ضرورت نبوت از دیدگاه متکلمان (علم کلام)
علم کلام یکی از شاخه های علوم اسلامی است و متکلمان کسانی هستند که به توضیح اعتقادات دینی و دفاع از آنها می پردازند متکلم بزرگ شیعه سید مرتضی است. او معتقد است عقل آدمی قادر به تشخیص خوب و بد (حسن و قبح) برخی امور می باشد مثلاً می داند عدالت خوب است و نیز می داند ظلم و ستم بد است منتها عقل آدمی دارای محدودیتها و ناتوانی هایی است. نخستی این که کلیات اعمال را درک می نماید مثلاً می داند سپاس گذاری از خداوند خوب است اما جزئیات آنرا نمی داند یعنی این که با چه اعمالی از عهده شکر او درآید.
دوم این که گاهی عقل آدمی به خدمت عواطف و احساسات او درمی آید و دچار هوی و هوس می گردد لذا قادر نمی باشد خوب و بد همه امور را بیابد پس خداوندی که عالم به هر چیزی است و از محبوبیت های عقل آدمی آگاهی دارد. مددکاری آسمانی (انبیاء) می فرستد تا بدین وسیله آدمی از گردباد هوی و هوس خارج شود زیرا این ستارگان الهی تذکراتی را به شرح ذیل بیان می دارند نخست این که ای انسان بدان عمل صالح تو با منافع پایدار اخروی گره خورده است و نیز بدان که عمل زشت و قبیح تر با ضررهای هولناک اخروی پیوند خورده است سبب می گردد عواطف و احساسات آدمی به خدمت عقل او در آیند و او را از گردباد هوی و هوس نجات بخشند.
ضرورت نبوت از دیدگاه حکما
فلاسفه ای چون فارابی، ابن سینا، شیخ اشراق، ملاصدار معتقدند که خداوند موجودات را علاوه بر آنکه هماهنگ و منظم خلق نموده و سوی مقصدی معلوم روان داشته است و آنها را خلق نکرده تا رهایشان سازد. لذا هر موجودی که منظم و هماهنگ آفریده شده به مقصدی درخور و متناسب با خلقتش روان می باشد لذا همه موجودات هدایت شده اند و این هدای، هدایت عامه می باش. دو مورد حیوانات همانطور که در سوره نحل آیه 68 آمده که خداوند به زنبور عسل وحی نموده لیکن هدایت از طریق غرایز انجام شده که به آن الهام غریزی یا الهان ربانی نیز می گویند.
در خصوص جمادات نیز خداوند آنها را هدایت براساس قوانین مکانیکی جبری همچون جاذبه صورت گرفته است و اما در خصوص انسان از آنجایی که دارای دو جنبه از حیات است حیات حیوانی و روحانی متناسب با هر یک به گونه ای هدایت شده است و در بخش حیات حیوانی اش با حاکمیت غرایز و در بخش روحانی اش هدایتی تشریعی (فرستادن انبیاء) انجام گرفته چراکه روح آدمی فروغی از روح عرفانی است.
فواید دین
بدان که دین را دو فایده می باشد: نخست معرفت اخلاقی، دوم تربیت اخلاقی.
نقش دین در معرفت اخلاقی از آنجایی است که عقل آدمی قادر نیست خوب و بد همه اموری را که لازم دارد بدان (داوری اخلاقی کند) پس دین که همان داده های وحیانی می باشد و از علم مطلق الهی سرچشمه گرفته شده است داوری اخلاقی را بر همه امور را برای عقل ممکن می سازد.
نقش دین در تربیت اخلاقی فراوان است نخست از آنجایی که یکی از عناصر مهم در تربیت اخلاقی موعظه می باشد، موعظه فقط در پرتو آموزه های دینی از قبیل جاودانگی روح انسان و ناپایداری لذات دنیوی و توجه به مرگ و رستاخیز می باشد که در تربیت اخلاقی انسان فایده دارد. نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان تحویل اسوه ها و الگوهای برجسته اخلاقی است نقش دیگر دین در تربیت اخلاقی انسان ایجاد معنویت می باشد زیرا بحران زندگی بشر امروزی مساله پوچی و بی معنایی حیات و زندگی است و این بحران به دلایل ذیل ایجاد شده است:
1- نخست این که گاهی آدمی قادر به درک پدیده هایی که در زندگی اش رخ میدهد مانند مرگ یا زلزله یا… نمی شود احساس پوچی و بی معنایی زندگی به او دست می دهد.
2- دوم این که گاهی آدمی بایستی رنجهایی را تحمل نماید که نامفهوم می باشند و رنج کشیدنی که آدمی حکمت آنرا نداند غیر قابل تحمل و احساس پوچی را در انسان برمی انگیزد.
3- سوم این که آدمی کامیابی ها و موقعیتهای رذیلت پیشگان را مشاهده می نماید و در مقابل ناکامیابی های فضیلت پیشگان را می بیند و دچار احساس پوچی می گردد. بدان که دین به بیان هر یک از این پدیده ها پرداخته و در مورد پدیده مرگ می گوید نقطه ای است از حیات آدمی که در آن جسد و کالبد آمی فرو می ریزد اما رو او که فروغ از خداست جاودان و همیشگی است و به حیات خویش ادامه می دهد لذا مرگ حلقه اتصال دو زندگی است.
زندگی جسدی مادی و زندگی روحانی و معنوی و در مورد رنج کشیدن آدمی می گوید که در نهایت جهان آخرتی خواهد بود و با به حساب آوردن حیات اخروی انسان رنجهای زندگی دنیوی را معنا می بخشد و همچنین درباره اهل رذیلت می گوید خویشهاشان دوامی ندارد و در حین خوشی اندوهناک می باشند و نهایتاً گرفتار عواقب اعمال خود می گردند. و حال آنکه لذتها و خوشیهای پایدار نصیب فضیلت پیشگان می باشد.
سهم دیگر دین در تربیت اخلاقی
سهم دیگر دین در تربیت اخلاقی که همه ادیان آسمانی معتقد به آنند این که همواره انسان را به عدل و داد فرا می خواند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 27
مطالب مرتبط